با معنا/زنبور عسل
نظرات شما عزیزان:
اهل حال نيستم
از ماضي بعيد مي آيم
قحط همدم است
من به خوش آمد گويي تابلوي خيابان هم ، دلخوشم !
✘..כلم میخواهد سینه ام را بشکافم...
این قلب تکه پاره را به همه نشان بــ ـ ـ ـ ــכهم...
تا آنقدر نپرسنـ ــ ـ ـכ
چرا گرفته اے...✘..
تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام
روزهایی است که عاشقانه گریه کردم
مــــرا
“برداشــــت”
کجــــا می بــــرد نمــــی دانــــم!
خَستـه اَم اَز طَعنـه های آن صِدای تِکراری !
باور کـن اَگَر خُودَت بگویـی کِـه “خاموشـی” …؛
آرام تَر با خودم کِنار مـی آیَم
حکایت ما آدم ها …
حکایت کفشاییه که …
اگه جفت نباشند …
هر کدومشون …
هر چقدر شیک باشند …
هر چقدر هم نو باشند
تا همیشه …
لنگه به لنگه اند …
کاش …
خدا وقتی آدم ها رو می آفرید …
جفت هر کس رو باهاش می آفرید …
تا این همه آدمای لنگه به لنگه زیر این سقف ها …
به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند…!
لطفا صفحات دیگر را نیز ببینید |